ایران آزاد
ایران آزاد
جناب سعيد حسامي ، مديرعامل شركت هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران ، افاضه فرموده اند: كمر تحريم‌ را شكسته‌ايم ! الحمدالله! خسته نباشی جهان پهلوان! با این حساب از این به بعد بهانه تحریم برای سوانح هوائی و نیز تاخیر در پروازها نخواهیم داشت!
اما نکته جالب دیگری که وی فرموده است: "... هم اكنون در اروپا براي هر ساعت پرواز ۱۰۰يورو پول مي‌گيرند و كمترين قيمت بليت ۶۰ دلار است. در حالي كه در ايران ما ساعتي ۳۰ هزار تومان براي هر پرواز مي‌گيريم..." وی قبل از این افاضات باید با یکی از کارشناسانش مشورتی می کرد تا در این عصر ارتباطات چنین دروغِ فاحشی نگوید! شرکتهایی مانند «رایان ایر» ، و «ویز ایر» و ... البته استثنا هستند که در برخی مسیرها و در زمانهای خاصی بهای بلیط آنها به ساعتی ۱۰ یورو هم نمیرسد! اما من از این استثناها می گذرم و شرکت های معروف اروپا را نام می برم. شرکت هواپیمایی اسکای یوروپ ، ایربرلین ، نروژین ، نیکی و حتی ساس ، آل ایتالیا ، کی ال ام و ایرفرانس و ... هم اغلب بلیط هایی با بهای کمتر ازساعتی ۱۰۰يورو و حتی گاهی کمتر از سی هزار تومان ارائه می کنند! بعنوان نمونه بلیط پرواز ۴ ساعته شرکت نروژین از استکهلم به کرت (یونان) در ماه آپریل را هم اکنون می توانید به قیمت ۶۶ یورو (یعنی ساعتی ۱۶،۵ یورو) خریداری بفرمایید که از سی هزار تومان هم کمتر می شود!
ضمنا یادآوری می کنم که این شرکت ها از بنزین یارانه ای (چه برای مصرف خود و چه برای قاچاق به دیگر کشورها) بی بهره اند و مانند هواپیمایی ایران ، آزاد انه به قاچاق کالاهای دیگر هم نمی پردازند و حقوق پرسنل آنها ودیگر پرسنل خدمات هوایی و فرودگاهی شان با پرسنل ایرانی تفاوت فاحشی دارد! همچنین توان خرید مصرف کننده اروپایی و ایرانی هم زمین تا آسمان تفاوت دارد!
هرچند که تا انتخابات ریاست جمهوری ایران چند ماهی باقی مانده است اما کروبی ، به عنوان یک نامزد انتخابات، از همین حالا تبلیغاتش را آزاد انه شروع کرده است! نامه طعنه آمیز کروبی به سرلشکر فیروزآبادی که در آن به احمدی نژاد هم طعنه انداخته است از هزاران پوستر انتخاباتی موثرتر است! کنایه کروبی به احمدی نژاد که اشاره به وعده های احمدی نژاد در جریان تبلیغات انتخاباتی دارد به این شرح است: "...به نظر شما «پيرجسمي» زيان بيشتري براي اين جايگاه رفيع دارد يا «پيرحافظگي»؟ آيا نديده‌ايد و نشنيده‌ايد كه عده‌اي به سرعت، وعده‌هاي قطعي خود در انتخابات گذشته را فراموش كردند و حتي آنها را تكذيب نمودند؟..." اما متلکی که وی به خودِ فیروزآبادی انداخته است بامزه تر است: "... آيا ظواهر و بعضي سخنان حضرتعالي، مطابق استانداردهاي ضروري براي احراز يكي از عالي‌ترين جايگاه‌هاي نظامي كشور – ازجمله بي‌طرفي در مسائل سياسي و چابكي و تحرك – مي‌باشد؟..." گفته اخیر وی به خامنه ای هم برمی خورد؛ چرا که خامنه ای بعنوان فرمانده کل قوا ظواهر فیروزآبادی را در انتصاب وی در يكي از عالي‌ترين جايگاه‌هاي نظامي كشور، مطابق استانداردهاي ضروري– چابكي و تحرك – در نظر نگرفته است!!! و در واقع می توان مهمترین قسمت پیام وی را در همین جمله دانست که قطعا آرای بسیاری را برای وی به ارمغان خواهد آورد! چرا خاتمی از این فرصتها بهره نمی گیرد؟!
پس از ماجرای مدرک جعلی کردان، خبرهای مربوط به آن و نیز عطش جامعه ایران به شنیدن و پیگیری ماجرا آنچنان زیاد شد که جستجوی نام کردان در گوگل و پیشنهادات گوگل ، خالی از لطف نبود! حتی با جستجوی واژه «مدرک» ، گوگل به شما کلی پیشنهاد در باره کردان ارائه می کرد! اما الان اگر همان واژه «مدرک» را جستجو کنید می بینید که به پیشنهادات گوگل ، «مدرک احمدی نژاد» هم اضافه شده است و این بدان معناست که عطش جامعه به شنیدن اخباری مربوط به مدرک احمدی نژاد هم زیاد شده است! با توجه به مطرح شدن مدرک جناب آقای دکتــــــــــــر رحیمی ،معاون پارلمانی رئیس جمهور، امروز و فرداست که گوگل در مورد وی هم پیشنهاداتی ارائه کند! این هم از دردسر های جریان آزاد اطلاعات برای حکومت ایران است که در دنیای امروز به سختی می توان آزاد انه و بی پروا دروغ گفت و مدرک جعل کرد!
گزارش تصویری خبرنامه امیرکبیراز تجمع بسیجی ها در دانشگاه تهران (١ و ٢) مرا به یاد آزمایش زندان استنفورد* انداخت. نگاه نخست به این تصاویر احساس چندش آور وتنفرانگیزی به انسان می دهد اما مسلما یک عده دانشجوی شهرستانی در تهران احتیاج به غذا دارند و طبیعتا با برنامه ریزی های دقیق(!) مدیران در جمهوری اسلامی و البته فرهنگ ما ایرانیان در تمیز نگهداشتن محیط زندگی خود، پدید آمدن چنین صحنه هایی چندان دور از انتظار نیست (البته بدیهیست که منظور بنده تائید بسیجی ها نیست اما استفاده بی ضابطه از احساسات مردم برای مقاصد سیاسی و ایجاد تنفر، که این تصاویرمصداق بارز آن است، نیز چندان شایسته نیست). کمی به عقب برگردیم! قطعا مردم ایران ، دهه شصت و بخصوص نیمه اول آن را فراموش نکرده اند! اگر اسیدپاشی به صورت زنان کم حجاب، دستگیری ها و بگیر و ببندهای کمیته انقلاب، رفتارهای انجمن های اسلامی در مدارس، ادارات و دانشگاهها که در خصوصی ترین امور زندگی مردم دخالت می کردند و ... همه وهمه توسط تحکیم وحدت و انجمن اسلامی دانشگاهها انجام نشده اند، حداقل آنها با سکوت خود مُهر تائیدی بر آن زده اند. شاید این بحث مغالطه به نظر بیاید و عده ای بگویند که انجمن اسلامی امروز با آن زمان متفاوت است اما فراموش نکنیم که تحکیم وحدت هنوز پس از سالها یک نقد اساسی از رفتار گذشته خود ارائه نکرده است. آنها هنوز خود را پیرو اصیل خمینی می دانند که با یک فرمان هزاران زندانی را در تابستان ١٣٦٧ به جوخه اعدام سپرد!
هنوز هیچ چیز عوض نشده است! فقط زندانبان عوض شده است!
________________________________
* آزمایش زندان استنفورد شرح آزمایشی است که در سال ۱۹۷۱ توسط فیلیپ زیمباردو استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد در زیرزمین دانشکده انجام شد . در این آزمایش ٢٤ دانشجوی دانشگاه که از نظر روانی سالم و عادی بودند داوطلب شرکت در این پژوهش ‌شدند. آنها به طور تصادفی (با پرتاب سکه) به عنوان زندانی و زندانبان در یک زندان ساختگی در زیرزمین کالج روانشناسی تعیین ‌شدند و رفتار آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حیرت‌آور بود؛ این افراد چنان نقش زندانی و زندانبان را به خود ‌گرفتند که هویت خود را کاملا فراموش و مانند زندانی و زندانبان واقعی رفتار می‌کردند. اکثر زندانبانان رفتارهای شدید سادیسمی از خود نشان دادند و حتی آزارها جنبه جنسی نیز پیدا کرد. آزمایش به خاطر ترس از کنترل خارج شدن وضعیت، بعد از ۶ روز متوقف شد.
زیمباردو در این آزمایش به تاثیر عوامل گوناگون از جمله مقررات ‏زندان، شیوه‌ برخورد، برنامه روزانه و پوشش و غیره اشاره می‌کند. وی با ذکر جزئیات به تاثیر نقش پوشش می‌پردازد و اینکه ‏یونیفورم می‌تواند سمبل قدرت باشد، عینک آفتابی احساس انسانی را درچهره‌ی زندانبان انکار می‌کند، و نداشتن پوشش زیر و پوشیدن لباس زندان به ‏گونه‌ای زندانی را در شرایط فرودستی قرار می‌دهد. وی همچنین به تجربه‌ی جاسوس‌پروری و تواب‌سازی در این دوره بسیارکوتاه تجربه‌ی زندان‌ ‏می‌پردازد.‏..
نکته ‏جالب که هیچکس به فکر پایان دادن به این آزمایش نیفتاد، نه زندانی‌ها، نه زندانبان‌ها و نه حتی خود زیمباردو. دکتر ‏زیمباردو چهل نفر از دستیارانش را دعوت به تماشا و بررسی روند این آزمایش و نتایج آن کرد. در میان این چهل نفرتنها یک زن ‏به نام کریستینا ماسلاک ‏‎به این آزمایش اعتراض کرده و آن را غیراخلاقی ‌خواند و خواهان خاتمه آن ‌شد. آزمایشات استانلی میلگرام نمونه ای دیگر از این دست است.
قبلا مطلبی در باره پیشنهاد گوگل در جستجوی کلمه « کردان » نوشته بودم و اشاره ای هم به پیشنهادات گوگل برای جستجوی نام خامنه ای داشتم! امروز که دوباره نام خامنه ای را سرچ کردم با خدعه جدید صهیونیسم بین الملل و استکبار جهانی (که در قالب پیشنهاداتی جدید و از آستین گوگل بیرون آمده بود) مواجه شدم! پیشنهادات «خامنه اي .. » و ... تکراری بود اما پیشنهادات جدیدی هم مانند « خامنه ای در علم و صنعت » و « خامنه ای کردان » و « خامنه ای کاریکاتور » و « خامنه ای ... » و « خامنه ای عکس » و ... ارائه شد! که البته برخی از آنها غیر منتظره نبود! اما پیشنهاد جالب گوگل برای نام خامنه ای کلمات « خامنه ای قطار » بود! که مرا به یاد دو مطلب انداخت. یکی آن فرمایش قصار مقام عظمای ولایت، حضرت آیت الله خامنه اي، در باره قطار و راه آهن بود که فرموده بودند « اگر قرار باشد بین راه آهن و هواپیما یکی را انتخاب کنید، باید راه آهن را انتخاب کنید »! و دیگری حماسۀ پرش از پنجره ی قطار برای ادای فریضۀ نماز بود! و بالاخره دریافتم که در آن فرمودۀ قصارمعظم له در باره انتخاب راه آهن [قطار] و ترجیح آن بر هواپیما چه حکمتی نهفته بود! و به خود بالیدم که چنین ملت فرهیخته و دارای چنین رهبر مآل اندیشی هستیم! اگر مقام عظمای ولایت، حضرت آیت الله خامنه ای (دام ظله الخالی)، به جای قطار، سوار هواپیما شده و برای ادای فریضه از پنجره هواپیما پریده و زبانم لال، امدادهای غیبی هم مانند قبل وی را یاری نمی کرد، ...
اینجا بود که من البته به امدادهای غیبی الهی هم پی بردم که چگونه خدعه صهیونیسم جهانی را (که از آستین گوگل بیرون آمده است و چنین صفاتی را به رهبر معظم ما نسبت می دهد) به خودشان برگرداند! و ما ملت شهیدپرور و آزاده ایران را با مآل اندیشی رهبر فرزانه مان آشنا کرد! نصر من الله و فتح قریب