ایران آزاد
ایران آزاد
نامۀ دکتر حقدوست در خصوص لغو سخنرانی دکتر مطهری
نامۀ دکتر حقدوست 
در خصوص لغو سخنرانی دکتر مطهری 
در سیستم بهداشت و درمان و آموزش پزشکی ایران، برخلاف همه جای دنیا، بخش اجرائی بهداشت و درمان در بخش آموزشی و تحقیقاتی مخلوط شده است و ملغمه ای حاصل شده که در آن نه بهداشت و درمان اصولی و درستی را شاهد هستیم و نه مسئولین آن مفهوم تحقیق و پژوهش را می فهمند. نگارنده کمابیش با این سیستم آشنا و به نوعی با آن درگیر است؛ به یقین می توان گفت که بیش  از نود درصداساتید رشته های پزشکی (نه رشته های پیراپزشکی و وابسته)، اغلب در تمام عمر حرفه ای شان شاید یک مقاله جدید را هم مطالعه نکنند؛ این جماعت اصلا نمی دانند موضوعات روزِ تخصصِ خودشان چیست. بسیاری از پزشکان متخصصِ این مملکت حتی با کامپیوتر (که امروزه ابزار اولیۀ جستجوی علمی است) آشنایی ندارند. شاید این نوشته عجیب و غریب به نظر برسد اما کسانی که با این مجموعه و افراد آن سر و کار دارند، به خوبی می دانند و تائید می کنند که پزشکان متخصص، حتی اعضای هیئت علمی دانشگاههای علوم پزشکی به علت مشغول بودن بیش از حد در مطب های خصوصی، فرصت هیچ کار دیگری را پیدا نمی کنند. جالب اینجاست که اگر در این مجموعه، به ندرت (شاید یک در هزار و یا حتی کمتر) شخصی پیدا شود که به دلیل علاقه شخصی و یا هر دلیل دیگری، به تحقیق و پژوهش بپردازد، معمولا مطرود است و این افراد اغلب از رشته های پیرا پزشکی اند که امکان داشتن مطب ندارند! این افراد با انتشار دهها مقاله علمی و پژوهشی معتبر هنوز با عنوان استادیاری به کار مشغولند و پروندۀ ارتقاءشان از این اتاق به آن اتاق و از این شورا به آن شورا پاس داده می شود!!! (البته به استثنای دکتر حقدوست!!!) .
نتیجه آن می شود که این جماعت، یک هنرمند سرشناس دنیا را به کشتن می دهند و در مقابل، یک پزشک با وقاحت تمام و بدون رعایت ابتدائی ترین اصول اخلاقی، منتقدین را به باد تمسخر می گیرد و  در مقابل این عمل ناشایست که حتی از بی سوادترین قشر جامعه هم سر نمی زند، متاسفانه هیچ عکس العملی را شاهد نیستیم!!!
همه این مقدمه برای اشاره به مخالفت با سخنرانی دکتر مطهری در دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود. عکس زیر، تصویر نامه ریاست دانشگاه علوم پزشکی کرمان است که این مخالفت را به اطلاع دبیرِ انجمن اسلامی آن دانشگاه می رساند! اتفاقا رئیس دانشگاه علوم پزشکی کرمان، جناب دکتر علی اکبر حقدوست، از آن جمله پزشکانی است که اهل تحقیق و پژوهش و انتشار کتاب و مقاله است!!! اگر کسی بخواهد رزومه این نابغه علم پزشکی را بخواند سرگیجه می گیرد! در رزومه این نابغۀ علم پزشکی که تخصص اصلی وی آمار حیاتیست و عضو پیوستۀ فرهنگستان علوم پزشکی ایران است، تخصص هایی از قبیل مالاریا، سرخک/سرخچه، بیماریهای غیرواگیر، سرطان پستان و شبکه بیماریهای قلبی و عروقی, دوره مهندسی پزشکی و ایدز و ... می بینید!!! جالب اینجاست که ایشان اهل ورزش هم هست و به شنا و کوهنوردی هم می پردازد و در زمینۀ آی-تی هم دستی دارد! در رزومه ایشان علاوه بر مدیریت و راهنمایی طرح های پژوهشی بسیار، تالیف هشت کتاب و بیش از دویست مقاله به زبان های فارسی و انگلیسی هم می بینید! و ... واقعا با این رزومه، دانشمندان بزرگ دنیا از جمله، نیوتن و اینشتن و لوئی پاستور و ... باید پیش ایشان لنگ بیندازند!!!
این نابغه و عضو پیوسته فرهنگستان علوم پزشکی، در یک نامه چهار و نیم خطی، بیش از ده غلط انشایی دارد!!! حالا این نابغه علوم پزشکی چگونه این همه تالیفات از خود بر جای گذاشته است، خدا داند و بس!  ایشان در این نامه از هیچ علامتی، از جمله کاما و نقطه و ... استفاده ای نکرده است. ضمنا ایشان در یک جمله از کلمه «مطرح» به عنوان فعل استفاده کرده است!
سوای از این اشتباهات بارز انشایی(که البته برای یک شخص که این همه تالیف در کارنامه خود دارد و عضو پیوسته فرهنگستان نیز هست، مایۀ تاسف و شرمساریست)، برای یک مدیر، آن هم مدیر چنین مجموعه عظیمی، شرط لازم شجاعت و قدرت تصمیم گیریست. بنده فقط به یک مورد از موارد تحت مدیریت ایشان اشاره ای می کنم، شاید ایشان خود بفهمد؛

جناب آقای حقدوست! شما که اینقدر دلواپس این سخنرانی هستید، پس با دیدن گزارش هایی از شیوع گستردۀ بیماری سرطان در استان کرمان(به علل مختلف از جمله استفاده گسترده از سموم کشاورزی و آلودگی آب شرب شهرستان های مختلف و وجود مواد غذایی غیر بهداشتی در بازار مواد غذایی و ...)  چکار کرده اید؟ این مهم ترین مسئولیت شماست!!!
سایت پیک نت در تاریخ بیستم آبان ماه، مطلبی را تحت عنوان «باسن مبارک سعید مرتضوی مصون از حکم شلاق تعزیری است!» منتشر کرد. دو روز بعد، یعنی 22 آبان ماه، اعلام کرد که این مطلب با 4944 خواننده، پرخواننده ترین مطلب آن سایت در روز 20 آبان بوده است! این موضوع (یعنی علاقۀ شدید مردم به ذکرِ وصفِ باسن مبارکِ سعیدِ مرتضوی) سبب شد که مطالب بیشتر در این زمینه (ذکرِ باسنِ سعید مرتضوی) نگاشته شود و سایت پیک نت پس از آن، مجددا به وصفِ آن باسن مبارک و تاب و طاقتِ آن در مقابلِ شلاق پرداخت! با این حساب، اگر بر همین روال پیش برویم، ظنِّ آن می رود که هر دو سه روز یک بار، خبری از این باسن مبارک در این سایت مشاهده شود و اندک اندک ذکرِ اوصافِ این باسنِ مبارک به سایت ها و وبلاگ های دیگر (مانندِ همین مطلب در این وبلاگ!) نیز سرایت کند! ضمنا از دلیلِ «مبارک بودنِ باسنِ مزبور»، در هیچکدام از نوشته ها ذکری به میان نیامده است! و بد نیست که سایت پیک نت به آن نیز اشاره ای داشته باشد!
همچنین باید دید که آیا با اشارۀ حضرتِ آغا، آخر و عاقبتِ سعید مرتضوی به همین توصیفِ باسنِ مبارک ختم می شود و از کِش یافتنِ موضوع اجتناب می گردد یا با پافشاریِ شاکیِ ذی نفوذی همچون روح الامینی و پیگیریِ افرادی همچون حجه الاسلام زائری، به جاهای باریکتری می کشد؟! اینجاست که حضرتِ آغا بینِ دو نوکر و چاکر گیر کرده است و باید دید که زورِ کدام نوکر می چربد و نظرِ آغا به باسنِ مبارک نزدیکتر است یا به جگرگوشۀ روح الامینی!!!

با یک جستجوی اینترنتی می توان مطالبی دیگر نیز مانندِ این موضوع یافت؛ که ماجرای نظربازی و افعالِ دیگرِ قاریِ محبوبِ رهبر، (سعیدِ طوسی)، از آن جمله است که مثلا در سایت آفتاب روایاتِ مختلف آن را می توان مشاهده کرد! باید صبر کرد و دید که آیا در بینِ اولیای شاگردانِ کلاس قران، شاکیِ ذی نفوذ و سمجی(مانندِ روح الامینی) پیدا می شود که فرجامِ ماجرای سعیدِ طوسی را نیز به باسنِ وی ارتباط دهد؟! یا ارتباطِ این ماجرا فقط در حدِّ باسنِ تعدادی طفلِ بیچاره باقی می ماند؟!!! 
نصب‏ و عزل‏ و قبول‏ استعفای‏: الف‏- فقهای‏ شورای‏ نگهبان‏. ب- عالیترین‏ مقام‏ قوه‏ قضائیه‏. ج‏- رئیس‏ سازمان‏ صدا و سیمای‏ جمهوری‏ اسلامی‏ ایران‏. د- رئیس‏ ستاد مشترک‏. هـ- فرمانده‏ کل‏ سپاه‏ پاسداران‏ انقلاب‏ اسلامی‏. و- فرماندهان‏ عالی‏ نیروهای‏ نظامی‏ و انتظامی و ... از وظایف و اختیارات رهبری است. علاوه بر موارد فوق، تعیین مدیرانِ مجموعه های اقتصادی بزرگی، همچون بنیاد شهید و بنیاد جانبازان و کمیته امداد و ... ، که در زمره بزرگترین بنگاه های اقتصادی ایران و حتی منطقه خاورمیانه محسوب می شوند، بر عهده رهبر است. اگر حجم مبادلات اقتصادی کل مجموعه های تحت نظر رهبری را در نظر بگیریم، شاید بتوان گفت که دولت و همه مجموعه های آن(که البته بسیاری از آنها نیز مستقیم و غیر مستقیم، تحت نفوذ رهبری و بیتِ وی هستند) در سیاست گذاری، مدیریت و اجرای برنامه های اقتصادی و عمرانی کاملا ناتوان است. در طول تاریخ جمهوری اسلامی، از سال 68 تا کنون که شخصِ حضرتِ آغا رهبر بوده است، بیشترین تخلف ها و نیز بیشترین نارضایتی مردم (به نسبتِ بزرگی مجموعه ها) از همین مجموعه هایی بوده است که مستقیم یا غیر مستقیم تحت نظر رهبری بوده است و یا شخصِ رهبر، در اداره آنها و یا تعیین مدیران آنها دخیل بوده است. به احتمال قوی، این مجموعه ها علیرغم حجمِ نسبتا کوچکی که (در مقایسه با مجموعه های اجرایی دیگر) دارند، بیشترین حجمِ نسبی ارتکاب تخلف را داشته اند! اگر عملکرد نیروی انتظامی(به خصوص از طریقِ دخالتِ نابجا و غیرقانونی در زندگی شخصی مردم)، فساد گسترده و رشوه و اختلاس قوه قضائیه (به ویژه در حق و ناحق کردن و حکم دادن به نفع طبقه سرمایه دار و رشوه دهندگان)، صدا و سیما (به ویژه در وارونه جلوه دادن واقعیات جامعه و ...) و ...را در نظر بگیریم، به طور مسلم، می توان گفت که بیشترین حجم نسبیِ نارضایتی مردم از همین مجموعه های تحت نظر رهبری است.
بیشترین حجم تخلفات دولتی نیز در دوره هشت ساله ریاست جمهوری احمدی نژاد رخ داده است، که با نظر رهبر و تقلباتِ انتخاباتی به ریاست جمهوری رسید و بنا به اظهارِ خودِ حضرتِ آغا، نظراتش به نظرات رهبری نزدیکتر بوده است! لازم به ذکر است که آن قسمت از تخلفات دولتهای دیگر (دوره  های ریاست جمهوری هاشمی و خاتمی) که نظرات و تصمیماتِ رهبری در آن سهیم نبوده است، به قدر کافی آگراندیسمان شده است، در صورتیکه بخش اعظم تخلفاتِ دولتِ احمدی نژاد(که نظرش به نظر رهبر نزدیکتر بوده است)، هنوز فاش نشده است.
طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، انتخاب بالاترین مقام اجرائی کشور (رییس جمهور) از طریق انتخابات مردمی می باشد، لذا چنانچه از عضوی از مجموعه دولت خطایی سر بزند، کمترین مسئولیت آن بر عهده رهبری است و قاعدتا رهبر باید روی آن حساسیت زیادی نشان بدهد و توصیه اکید به کش دادن آن بکند!

با این توصیفات، چرا رهبر همواره بر پرهیز از سیاه نمایی و کش ندادن بسیاری از موضوعات اصرار می ورزد؟ لاپوشانی فسادِ گسترده قوه قضائیه توسط رهبر، شاید غیرقابل انتظار نباشد، چرا که طبق قانون، خودِ وی رییس قوه قضائیه را تعیین می کند و بر آن نظارت دارد. فساد گسترده در بنیاد جانبازان و ... باید توسط رهبر لاپوشانی شود و گر نه خودِ رهبر (اگرچه غیر مستقیم) مسئولِ آن است. اما چرا اطلاع رسانی در باره فسادِ دولت احمدی نژاد بطور اخص و برخی از موارد فساد در دولت های دیگر نیز نباید کش یابند! آیا غیر از این است که خودِ وی در آن (مستقیم و غیر مستقیم) نقش دارد؟!