ایران آزاد
ایران آزاد
آقای مهدوی کنی بطور تلویحی خامنه ای را معاویه نامیده و بدون نام بردن، میرحسین موسوی را با لفظ بزرگان خطاب قرار داده و گفته است: «اگر فکر می‌کنند، حقی از آنها ضایع شده، گاه لازم است برای حفظ مصالح به سیره امام حسن (ع) اقتدا کنند.»
جناب مهدوی کنی! خامنه ای معاویه نیست؛ او روی یزد را سفید کرده است! لابد می دانید که یزید با بازماندگان قیام عاشورا آن نکرد که عمله های خامنه ای کرده و می کنند. یزید و عمالش به بازماندگان قیام عاشورا بطری و باطوم حواله نکردند. از آنها اعتراف اجباری نگرفتند که در رسانه ها پخش کنند. آنها را 80 روز متوالی در سلول های انفرادی حبس نکردند. قبرستانی از اجساد قربانیان بدون نام برپا نکردند! چادر از سر دختران اسرا نکشیدند.
آقای مهدوی کنی! تنها یک حق از میرحسین موسوی ضایع نشده است! به میلیونها ایرانی ظلم کردند و رایشان را به تمسخر گرفتند. هزاران نفر را به بند کشیدند و صدها نفر را با بطری و باطوم و ... مورد تجاوز قرار دادند.
آقای مهدوی کنی! اگر زبانم لال فرزند شما را هم با بطری و باطوم (نمیگویم به طُرُق شنیع تر) مورد تجاوز قرارداده بودند آیا واقعا باز هم به شیوه امام حسن رفتار می کردید؟ و یا توصیه می کردید؟
آقای مهدوی کنی! همین که خامنه ای را معاویه خواندید البته یک گام به جلوست امابسیار کم لطفیست که دیگران را به انفعال در مقابل چنین ظلم هایی دعوت می کنید. قبلا هم نوشته بودم که مراجع به زودی مجبورند خامنه ای را محکوم کنند و در مقابل این ظلم بایستند اما در این که به موقع چنین کاری را بکنند تردید دارم و اگر دیر بجنبند دیگر نه تنها فایده ای ندارد که حتی ممکن است به فرصت طلبی محکوم شوند.
کامران دانشجو (پس از بحث ها و تشکیک هایی که در مورد مدرکش در سطح جامعه شایع شد) صفحه شخصی اش را در دانشگاه علم و صنعت تغییر داد! خوشبختانه تا این ساعت هنوز از کَش گوگل می توان نسخه قبلی را مشاهده و با نسخه جدید مقایسه کرد (این صفحه هم که بر اساس نسخه قدیم صفحه شخصی وی است، به روشن کردن موضوع کمک می کند)! در این دو نسخه محل تحصیل فوق لیسانس و دکترا تغییر کرده است! و در مقابل محل تحصیل دکترا نوشته است: (جلسه دفاعيه نهايي از تز در ايران). با توجه به تغییر محل تحصیل فوق لیسانس و دکترا (هردو) از دانشگاه منچستر به امپریال کالج لندن، می توان دریافت که مدرک فوق لیسانس وی هم مسئله دار است! در ضمن نکات دیگری هم در مورد وی قابل توجه است:
۱) وی در رزومه اش یکی از مقالت خود را به این صورت نوشته است:
Effect of Point Mass Damper on Satellite Stability Regions, International Journal of Eng. Science, Vol. 2, No. 2, 2001
اگر به صفحه ژورنال مربوطه مراجعه کنیم می بینیم که جلد دوم این ژورنال مربوط به سالهای 1964 و 1965 بوده است و جلد ۳۹ آن مربوط به سال ۲۰۰۱ است. بنا براین اطلاعات مربوطه متناقض است! (احتمالا وی نام ژورنال را اشتباه نوشته است!)
۲) وی در صفحه شخصی اش نام یکی دیگر از مقالات خود را به این صورت نوشته است:
Numerical Study of Long Roads Penetration Depth in Semi-infinite Target in Electromagnetic Launcher
با مراجعه به آدرس مربوطه مشخص می شود که وی نام مقاله خویش را هم اشتباه نوشته است! وی Long-rod را نوشته است Long Roads یا به عبارتی میله بلند را نوشته است جاده های بلند! (کسانی که یک مقاله را ، البته با همت خودشان و نه این و آن، نوشته باشند می دانند که این اشتباه چقدر محتمل است!)
۳) در مقالات ذکر شده، نام وی به سه صورت مختلف نوشته شده است (Daneshjoo و Daneshjo و Daneshjou) و این بیانگر آن است که وی مقالاتی را که توسط دانشجویان و یا همکارانش نوشته شده اند و نام وی هم بعنوان مولف در آنها ذکر شده است، حتی یک بار هم نخوانده است و حتی املای اسم خودش را چک نکرده است!
۴) از اطلاعات صفحه شخصی وی در دانشگاه علم و صنعت می توان دریافت که مقالات علمی وی مربوط به سال 1999 به بعد بوده است و این در حالیست که وی در ۱۳۶۸ یعنی ۱۹۸۹ فارغ التحصیل شده است. این بدان معناست که وی تا ۱۰ سال پس از اخذ مدرک دکترا هیچگونه مقاله علمی ننوشته است و این موید آن است که مقالات مربوطه که همگی مربوط به سال ۱۹۹۹ به بعد می باشند قطعا توسط دانشجویان و یا همکاران وی نگاشته شده اند.
۵) اینکه مقالات مزبور به نام وی به عنوان مولف، منتشر شده اند نه تنها به ارزش علمی وی چیزی نمی افزاید که حتی ارزش اخلاقی و وجدانی وی به شدت تقلیل می دهد. این که نام شخصی که در جهت تالیف یک مقاله کاری نکرده است و به عنوان مولف ذکر شود، در محافل علمی بین المللی به شدت مذموم می باشد.
۶) تشکلی به نام تشکل رویش نیروهای انقلاب اسلامی در سایت اینترنتی خود بیوگرافی وی را به نقل از ایسنا نوشته است که هم اکنون آن را از سایت اینترنتی خود حذف کرده است که آن را هم هنوز می توان از کَش گوگل دید! (این سرچ گوگل است که مشخص می کند مطلب مربوطه از آن سایت حذف شده است اما هنوز از ذخیره گوگل می توان آن را دید!) این حذف کردن نشان می دهد که متولیان این سایت هم موضوع را دریافته اند و برای جلوگیری از آبروریزی بیشتر به حذف آن اقدام کرده اند.
و ...
و در نهایت اینکه وی با این سوابق تا کنون استاد راهنمای بیش از 35 دانشجوی فوق لیسانس و دکترا بوده است!!! و ...با این اوضاع باید به حال وزارت علوم و دانشگاه علم و صنعت ایران گریست!

با دیدن سخنان گُه هربار حاج شیخ علی خامنه ای، که گفته است: «آموزش علوم انسانى در دانشگاه ها منجر به ترويج شكاكيت و ترديد در مبانى دينى و اعتقادى خواهد شد»، به یاد سخنان حاج شیخ علی (یکی از شخصیت های رمان همسایه ها، اثر زنده یاد احمد محمود) افتادم! طنز روزگار اینکه هر دو هم حاج شیخ علی هستند! قسمتی از رمان را عینا برایتان می نویسم. بخوانید و شباهت های این دو شخصیت را ببینید.

...

حاج شيخ علي به مخده لم مي دهد

- اوسا حداد، خالد درس ميخونه؟

- بله آقا مدرسه ميره.

حاج شيخ علي شربت بيدمشك را مزه مزه مي كند و مي گويد

- كلاس چندمه؟

پدرم مي گويد

- از دولتي سر شما، كلاس چارمه آقا

- حمد و سوره رو مي تونه بي غلط بخونه؟

- قربانت برم آيت الكرسي رو هم بي غلط مي خونه.

حاج شيخ علي شربت بيدمشك را سر مي كشد و مي گويد.

- خب، پس ديگه بسه.

- يعني ديگه مدرسه نره؟

- اوسا حداد، مرد اونه كه وختي با پنجه بزني رو گرده ش، گرد و خاك بلند شه... مثه خودت، مؤمن و با خدا.

پدرم جا به جا مي شود و باز مي گويد

- يعني ميفرمايي كه...

- بله اوسا حداد، درس زياد، آدمو سر به هوا مي كنه.

...

چرا خامنه ای از شک کردن مردم هراس دارد! چون مطمئن است که مرحله پس از شک قطعا مخالفت با آنهاست