ایران آزاد
ایران آزاد
البته احتمالا بیمارستان پارسیان یک بیمارستان خصوصیست و در این صورت صاحبان آن در مورد ارائه خدمات رایگان به هر کسی که دوست دارند صاحب اختیارند، اما اگر می خواهند از این موضوع برای تبلیغات استفاده کنند باید بدانند که این تبلیغ بسیار مضحک است! آیا هنر مندان سر شناسی مانند مرحوم خسرو شکیبایی در تامین مخارج بیمارستانی اش با مشکل مواجهند؟ قطعا چنین نیست. و اگر چنین نیست قصدِ مسئولین این بیمارستان از این خدمات به جز یک تبلیغِ لوس و بی مزه چه می تواند باشد؟ آیا چنین هزینه ای را نمی توانند در مواردی خرج کنند که اشخاصی به لحاظِ مشکلات مالی جانشان و سلامتی شان در معرض خطر است و بارها شنیده ایم و شنیده اید که فلان معلم یا فلان کارگر و ... بخاطر نداشتن پولِ نقد، حتی در وضعیت اورژانسی، توسط فلان بیمارستان پذیرش نشد و بدین جهت جانش را از دست داد؟!
متن زیر را یکی از دوستان فرستاده؛ اینجا می نویسم شما هم بخوانید و منصفانه قضاوت کنید!
ما ايرانيها:
مهموني مي ديم اونهايي که دوست داريم و نداريم رو دعوت مي کنيم. يواشکي به لباساي اونهايي که دوست نداريم مي خنديم. بعد که رفتند با دوستهاي خودمونيمون مي شينيم به حرفهاشون مي خنديم! توي مهموني واسه همديگه جوک ترکي مي گيم! جوک لري مي گيم! اصفهاني ها رو مسخره مي کنيم. مي گيم کاشوني ها ترسواند! رشتي ها بي غيرتند! کردها خرمتعصب هستند! آباداني ها لاف مي زنند!
پايين شهريها رو آدم حساب نمي کنيم! مرز بين پايين شهر و بالاي شهر رو هم خودمون تعيين مي کنيم! اونها که از قلهک پايينتر رو قبول ندارند شيک ترند! شهرستاني ها هم بهتره برند جلو بوق بزنند! وقتي يکي از فاميلهامون شهرستان زندگي مي کنه و ما يهويي از دهنمون مي پره فوري توضيح مي ديم که طرف بخاطر شغلش که مدير فلان کارخونه است اونجا زندگي مي کنه!
بشقاب و ليوانهاي فرانسوي مي خريم! لوسترهاي ساخت چين مي خريم! شکلات آيدين هديه نمي بريم چون ايرانيه کلاسش پايينه!
موقعي که اتوبوس مياد حمله مي کنيم! اگه اوضاع بحراني بشه با آرنجمون مي زنيم به کناريها راه رو باز مي کنيم! آخه خسته هستيم بايد زودتر بريم خونه! وقتي کسي نباشه هم همين که مي شينيم با ماژيک پشت صندلي ها يادگاري مي نويسيم که دفعه ديگه که سوار شديم به دوستامون هنرمون رو نشون بديم!
شب چهارشنبه سوري ترقه پرت مي کنيم پشت پاي زن همسايه که وقتي پريد بخنديم! وقتي تيم فوتبال مورد علاقه امون توي مسابقه مي بازه شيشه اتوبوس واحد رو مي شکنيم! سيزده بدر گند مي زنيم به طبيعت! يعني هميشه اينکارو مي کنيم نه فقط سيزده بدرها!
وقتي توي يوتيوب فيلم مي بينيم (هر فيلمي باشه) فحش خواهر و مادر مي ديم! به همديگه! به اسلام! به محمد! به عربها! اما تا يه مشكلي پيش مياد ميگيم يا حسين!!
ما همه مادرزادي سياستمدار به دنيا اومديم اما استراتژی تک تکمون با همديگه و با تمام دنيا متفاوته؛ در هيچ موردي باهم توافق نداريم و بازهم به هم فحش مي ديم!هميشه از اوضاع انتقاد ميكنيم اما وقت نداريم رفتار خودمون و نزديكامونو اصلاح كنيم. راستش به اين وضعيت خو گرفتيم فقط عادت كرديم غرغر كنيم!
ما از اوضاع شهرمون ناراضی هستيم و براي نشون دادن اعتراضمون آشغالهامون رو ميريزيم تو كوچه!
ما به اجدادمون خيلي احترام مي ذاريم! مخصوصاً داريوش اينها! وقتي سر قبرشون ميريم حتماً يه يادگاري هم با هرچي که دستمون باشه روي در و ديواراش مي کنيم!
ما امام زاده مي سازيم! بعد پول مي ندازيم و از امام زاده مي خوايم که مشکلاتمون رو حل کنه!
ما روز عاشورا تاسوعا نذري مي ديم! اما براي اينکه زعفرون گرونه روي پلو گلرنگ مي ريزيم!
ما احتمالاً غير از رامسر و کلاردشت جاي ديگه اي از ايران رو نديديم اما حتماً دوبي رفتيم و فروشگاه عرض الهدايا رو ديديم! بي برو برگرد هم يه عکسي توي صحرا روي شنها گرفتيم که به همسايه ها نشون بديم!
ما رانندگيمون حرف نداره! رانندگي بدون فحش و فضيحت برامون معني نداره! چراغ راهنمايي عابرپياده موتورسوار .... فقط يک کلمه از هر مورد کافيه !البته رانندگي ما خوبه و رانندگي ديگران پر از ايراد!
ما دزدي مي کنيم تن فروشي مي کنيم زورگيري مي کنيم تجاوز مي کنيم آدم مي کشيم ...چون پول نداريم!
بعضي هامون حتي پول داريم اما مي خواهيم انتقام بگيريم!
ماها سينما نمي ريم و عوضش عشق مي کنيم قبل از اينکه فيلم روي پرده سينما بره ما سي ديشو ببريم خونه! درضمن ما عاشق پرويز پرستويي هم هستيم!...