ایران آزاد
ایران آزاد
گزارش تصویری خبرنامه امیرکبیراز تجمع بسیجی ها در دانشگاه تهران (١ و ٢) مرا به یاد آزمایش زندان استنفورد* انداخت. نگاه نخست به این تصاویر احساس چندش آور وتنفرانگیزی به انسان می دهد اما مسلما یک عده دانشجوی شهرستانی در تهران احتیاج به غذا دارند و طبیعتا با برنامه ریزی های دقیق(!) مدیران در جمهوری اسلامی و البته فرهنگ ما ایرانیان در تمیز نگهداشتن محیط زندگی خود، پدید آمدن چنین صحنه هایی چندان دور از انتظار نیست (البته بدیهیست که منظور بنده تائید بسیجی ها نیست اما استفاده بی ضابطه از احساسات مردم برای مقاصد سیاسی و ایجاد تنفر، که این تصاویرمصداق بارز آن است، نیز چندان شایسته نیست). کمی به عقب برگردیم! قطعا مردم ایران ، دهه شصت و بخصوص نیمه اول آن را فراموش نکرده اند! اگر اسیدپاشی به صورت زنان کم حجاب، دستگیری ها و بگیر و ببندهای کمیته انقلاب، رفتارهای انجمن های اسلامی در مدارس، ادارات و دانشگاهها که در خصوصی ترین امور زندگی مردم دخالت می کردند و ... همه وهمه توسط تحکیم وحدت و انجمن اسلامی دانشگاهها انجام نشده اند، حداقل آنها با سکوت خود مُهر تائیدی بر آن زده اند. شاید این بحث مغالطه به نظر بیاید و عده ای بگویند که انجمن اسلامی امروز با آن زمان متفاوت است اما فراموش نکنیم که تحکیم وحدت هنوز پس از سالها یک نقد اساسی از رفتار گذشته خود ارائه نکرده است. آنها هنوز خود را پیرو اصیل خمینی می دانند که با یک فرمان هزاران زندانی را در تابستان ١٣٦٧ به جوخه اعدام سپرد!
هنوز هیچ چیز عوض نشده است! فقط زندانبان عوض شده است!
________________________________
* آزمایش زندان استنفورد شرح آزمایشی است که در سال ۱۹۷۱ توسط فیلیپ زیمباردو استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد در زیرزمین دانشکده انجام شد . در این آزمایش ٢٤ دانشجوی دانشگاه که از نظر روانی سالم و عادی بودند داوطلب شرکت در این پژوهش ‌شدند. آنها به طور تصادفی (با پرتاب سکه) به عنوان زندانی و زندانبان در یک زندان ساختگی در زیرزمین کالج روانشناسی تعیین ‌شدند و رفتار آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حیرت‌آور بود؛ این افراد چنان نقش زندانی و زندانبان را به خود ‌گرفتند که هویت خود را کاملا فراموش و مانند زندانی و زندانبان واقعی رفتار می‌کردند. اکثر زندانبانان رفتارهای شدید سادیسمی از خود نشان دادند و حتی آزارها جنبه جنسی نیز پیدا کرد. آزمایش به خاطر ترس از کنترل خارج شدن وضعیت، بعد از ۶ روز متوقف شد.
زیمباردو در این آزمایش به تاثیر عوامل گوناگون از جمله مقررات ‏زندان، شیوه‌ برخورد، برنامه روزانه و پوشش و غیره اشاره می‌کند. وی با ذکر جزئیات به تاثیر نقش پوشش می‌پردازد و اینکه ‏یونیفورم می‌تواند سمبل قدرت باشد، عینک آفتابی احساس انسانی را درچهره‌ی زندانبان انکار می‌کند، و نداشتن پوشش زیر و پوشیدن لباس زندان به ‏گونه‌ای زندانی را در شرایط فرودستی قرار می‌دهد. وی همچنین به تجربه‌ی جاسوس‌پروری و تواب‌سازی در این دوره بسیارکوتاه تجربه‌ی زندان‌ ‏می‌پردازد.‏..
نکته ‏جالب که هیچکس به فکر پایان دادن به این آزمایش نیفتاد، نه زندانی‌ها، نه زندانبان‌ها و نه حتی خود زیمباردو. دکتر ‏زیمباردو چهل نفر از دستیارانش را دعوت به تماشا و بررسی روند این آزمایش و نتایج آن کرد. در میان این چهل نفرتنها یک زن ‏به نام کریستینا ماسلاک ‏‎به این آزمایش اعتراض کرده و آن را غیراخلاقی ‌خواند و خواهان خاتمه آن ‌شد. آزمایشات استانلی میلگرام نمونه ای دیگر از این دست است.