در اينكه چمران خود از پيشكاران پابوس خامنه اي هست، شكي نيست اما فراموش نكنيم كه مردم به واسطه مشكلات زندگي و غم نان، آنچنان ذهن فارغي ندارند كه آرشيوي فعال از وقايع تاريخي در حافظه داشته باشند و ازطرفي مگر ديگر كانديداها در پابوسي صاحبان قدرت چيزي از چمران كم داشتند؟ مگر حتي مي توان منافع هاشمي و خامنه اي را از هم كاملا جدا كرد؟ اصولا در جمهوري اسلامي تا زماني كه اين دو نفر زنده اند تنها در صورت ترور فيزيكي و يا كناره گيري اختياري يكي از اينها مي توان حذف يكي از اين دو نفر را ممكن دانست. هاشمي نه منتظريست كه از ابتدا كاسه اش از ديگران جداگانه بوده باشد و نه موسويست كه با از دست دادن حامي اصلي اش جرات به ميدان آمدن نداشته باشد. هر چند رقابت هايي بين اين دو وجود دارد و در كشاكش اين رقابت ها هر كدام تلاش در كوبيدن ديگري و كسب سهم بيشتري از قدرت دارند اما در نهايت اگر پرده برافتد نه هاشمي مي ماند و نه خامنه اي و هردوي آنها به اين موضوع نيك واقفند لذا اگر در نهايت بخواهيم به موضوع بنگريم
كامنت مزبور كاملا درست است. نه هاشمي و نه چمران و نه هيچكدام از كانديداهاي تاييد صلاحيت شده ، سازي ناساز با بقيه نمي زند و نخواهد زد كه بپنداريم راي به يكي از آنها مي تواند نه به ديگري باشد اما اين را هم در نظر داشته باشيم كه مردم ما كاملا محافظه كار شده اند و در ضمن غم نان برايشان بزرگترين مسئله است. آنها مي خواهند با كمترين هزينه و كوتاهترين راه به رفاه و آسايش و آزادي و ... بيشتري دست يابند و به همين خاطر است كه حتي به هاشمي آن همه راي مي دهند، چرا كه چندي پيش از امكان دوره اي شدن رهبري و تعويض آن و نيز پاسخگو بودن رهبر سخن گفته بود.