ایران آزاد
ایران آزاد
ماجرای عذر خواهی مرتضوی از حادثه کهریزک و نیز بحث در باره کشتار مخالفین سیاسی در سال 67 از اتفاقات میمونی است که این روزها در عرصه فضای سیاسی ایران شاهد آن هستیم. البته فرض این که رویه جمهوری اسلامی در قبال برخورد با مخالفین تغییر کرده است، ناشی از خوشبینی مفرط و حتی ساده لوحی است؛ اما همین که بالاخره نظام جمهوری اسلامی مجبور شده است که در قبال کارهای انجام داده اش توضیح بدهد، هشداریست به مدیران میانی این نظام که بدانند، خوش خدمتی اربابان قدرت از مسئولیت آنان نمی کاهد و اتفاقا روزی که اربابان قدرت موقعیت خویش را در خطر ببینند، اولین قربانی آنها خواهند بود. اگر چه این موضوع در طول تاریخ مسبوق به سابقه است (که نمونه هایش را  در اواخر حکومت پهلویها دیده ایم)، اما این مدیران یا تاریخ نخوانده اند و یا گمان می برند که جمهوری اسلامی واقعا از تئوری ماکیاولی "هدف  وسیله را توجیه می کند"  فاصله دارند. شاید مرتضوی روزی می پنداشت که نظام جمهوری اسلامی هیچگاه برای رسیدن به هدف (که همان حفظ سلطه بر مردم رنجدیده ایران است)  از هر وسیله ای (از جمله فدا کردن امثال وی) استفاده نمی کند. شاید این قاضی شجاع و مدیر نمونه قوه قضائیه، که روزی می گفت: "از بالاترین مراجع نظام دستور کتبی دارم و در مورد هر اقدامی که کردم ابایی از برخورد هیچ کس ندارم"، هرگز گمان نمی برد که مانند پزشک احمدی پس از حکومت رضاشاه، یا هویدا و نصیری در اواخر حکومت محمدرضا شاه جزو اولین کسانی باشد که برای حفظ نظام قربانی می شود.
سرانجام روزی فرا خواهد رسید که نظام جمهوری اسلامی، امثال نیری و پورمحمدی و رییسی را هم که عوامل اجرای  قتل عام زندانیان سیاسی تابستان 67 بوده اند، برای عذرخواهی از مردم و بازماندگان، قربانی خواهد کرد؛ و نامه علی مطهری به پورمحمدی هنوز آغاز راه است.