برخی از صفات غالب در یک جامعه ، مبداء و منشائی در رهبران
آن جامعه دارد و به قولی افراد یک جامعه شباهتی بیش از پدران خود، به رهبران آن
جامعه دارند. این صفات غالب می تواند عینا در وجود رهبران موجود باشد و یا در اثر
خلقیات و رفتار خاصی از رهبر ، در جامعه ایجاد شود. به عنوان مثال، تنگ نظری، بُخل
و حسادت می تواند عینا از رهبران یک جامعه، در آن جامعه گسترش پیدا کند. اگر
رهبران یک جامعه حسود و تنگ نظر باشند، افراد آن جامعه نیز به مرور زمان حسود و
تنگ نظر خواهند شد. دسته ای دیگر از صفات عینا در رهبر و افراد جامعه مشابه نیستند
اما به علت خلقیات و خصوصیاتی از رهبر، باعث ایجاد صفات دیگری در جامعه می شود. به
عنوان مثال، خودرائی و استبداد (که خود ناشی از عقده حقارت است)، می تواند سبب
ایجاد صفتِ چاپلوسی و تملق و دورویی و ریاکاری (آن هم به صورت گسترده) در افراد
جامعه بشود.
در این بین اگر هم به طور اتفاقی و یا از گذشته اشخاص
مستقلی، به قول گوگوش، قد کشیده اند، امروز همه عوامل خامنه ای با اشاره وی، مشغول
هرس کردن آنهایند!!! هاشمی رفسنجانی، اگر چه خود ولی نعمت خامنه ایست و در مجلس
خبرگان نقش تعیین کننده ای در انتخاب خامنه ای به مقام رهبری داشت، امروز باید هرس
شود! میرحسین موسوی که در زمان نخست وزیری قدرتی بیش از خودِ خامنه ای داشت، و
طبیعتا نمی تواند تملق خامنه ای را بگوید، باید هرس می شد. قطعا افرادی مانند محمدجواد
ظریف که بواسطه مذاکرات با غربیها در بین مردم محبوبیتی بدست آورده است ، به زودی
هرس خواهد شد و ... و همه اینها ناشی از بُخل، حسادت و تنگ نظری خامنه ایست که آن
هم ناشی از عقده حقارت و خودکم بینی اوست.