ایران آزاد
ایران آزاد
آقای شیرزاد در مقاله ای از سخنرانی افشاری و عطری در سنای آمریکا ابراز اشمئزاز کرده است و به دنبال آن سیلی از نظرات مختلف در موافقت و مخالفت با وی به راه افتاده است. نگارنده هم در این نوشته قصد آن دارد که به گوشه ای از نکات مربوط به این مسئله اشاره کند.(لازم به یادآوریست که بنده قصد دفاع از همه مواضع و سخنان عطری و افشاری یا کس دیگری را ندارم).
استمداد از جوامع بین المللی برای مقابله با ظلم حکام جمهوری اسلامی مذموم است؟
مسئله اول که در این رابطه توسط موافقین آقای شیرزاد مرتبا بر آن تاکید می شود، نقش آمریکا در کودتای بیست وهشت مرداد است. من گمان نمی برم که کسی از نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد دفاع کند و برای اثبات منفعت جویی آمریکا هم البته استناد به ماجرای کودتا لزومی نداشت چرا که همه می دانیم که نه تنها آمریکا بلکه همه کشورهای دنیا در روابط خارجی خود منافع خود را می جویند و در این راستا در حد توان خود مایه می گذارند. مگرانگلستان بیش و پیش از آمریکا در آن کودتا نقش نداشت؟ مگر روسیه و انگلیس مدتی حتی نیمی از خاک کشور ما را اشغال نکرده بودند؟ مگر آلمان در راستای منافع خویش عراق را در دستیابی به سلاح های شیمیایی یاری نکرده بود؟ مگر عربستان جمعیت کثیری از ایرانیان را در مکه به خاک و خون نکشیده بود که امروز احمدی نژاد شانه به شانه امیر عبدالله راه می رود و آن را از افتخارات بزرگ خود و جمهوری اسلامی قلمداد می کند؟!!! همه کشورها در راستای منافع خود اگر بتوانند به حقوق کشورهای دیگر هم تجاوز می کنند و در این شکی نیست. از یونان بگیرید تا ایتالیا و فرانسه و روسیه و انگلیس و عراق و ترکیه و ... بسیاری از کشورها حداقل در برهه ای از تاریخ با ما مشکل داشته اند و البته حکام ما هم در برخی مواقع به مردم آنها ظلم کرده اند. اما سخن شما این است که رابطه با آمریکا را نفی نمی کنید بلکه استمداد افشاری و عطری را از آنها مایه ننگ می دانید. به نظر شما اصلا استمداد از جوامع بین المللی در مقابله با ستم حکام جمهوری اسلامی مذموم است یا نه؟ فرض کنید که روزی برادرشما به حقوق شما تجاوز کند و شما نتوانید به هیچ وسیله ای مانع وی شوید در این صورت آیا شکایت بردن شما نزد قاضی باید خیانت به برادر و عِرق خانوادگی محسوب شود؟! جایی که شما به هر طریق ممکن سعی کرده باشید که وی را از تجاوز بازدارید و نتوانسته باشید آیا در آن صورت هم باز شکایت به قاضی نمی برید (حتی به قضات قوه قضائیه جمهوری اسلامی !)؟ به هر حال اگر هم شما بنا به هر دلیلی چنین نکنید دال بر قباحت این عمل نیست. پس بپذیریم که مردم ایران و از جمله عطری و افشاری حق دارند که از ظلم حکام جمهوری اسلامی به جوامع بین المللی شکایت ببرند. اما اگر می گویید "چرا آمریکا؟ " پس شما بفرمایید کجا؟ کدام کشور برخلاف آمریکا دلش به حال مردم ایران سوخته است و حاضر است علیرغم منافع خود گامی در جهت اعمال فشار به جمهوری اسلامی در رسیدن به دموکراسی بردارد؟! و البته این را نیز فراموش نکنید که امروزه دفاع از دموکراسی(یا حداقل تظاهر به آن) جزئی از منافع هر کشور محسوب می شود.
توهم!
نقش دانشجویان در پیروزی دوم خرداد را توهم انگاشته اید! آیا واقعا معتقدید این یک توهم است؟ البته اینکه نقش آنان را نقش لازم و کافی بدانیم مسلما اشتباه است و بسیاری از آرای خاتمی ناشی از یک حرکت توده ای بود. اینکه در برخی روستاها پیرزنان و پیرمردان می گفتند" به سید رای می دهیم" نشانی از همین خصوصیت موج ایجاد شده بود ولی مسلما شما هم ادعا نمی کنید که آن پیروزی ناشی از ابتکارات و خلاقیتهای حزب مشارکت بود! حتی نقش کسانی که پس از آن حزب مشارکت را تشکیل دادند(همچون محمدرضا خاتمی و جنابعالی و ...) در حد نقش پیشروان حرکت دانشجویی نبود.
ناتوانی و کوتاهی اصلاح طلبان
شما مردم را متهم کرده اید که اصلاح طلبان را تنها گذاشتند و به خصوص حالا که آنها نقشی در قدرت ندارند مدام مورد سرزنش قرار می گیرند و به اینصورت به نوعی از مردم گلایه کرده اید. آیا به نظر شما مردم چکار باید می کردند که نکردند؟ فقط رای دادند و پس از آن گوشه خانه هایشان نشستند؟ ماجرای کوی دانشگاه و درگیریهای مردم با نیروهای انتظامی و تجمع مردم جلوی بیمارستان پس از ترور حجاریان و ... را که فراموش نکرده اید؟ مگر شخص خاتمی و بسیاری از اصلاح طلبان مردم را مدام به آرامش فرا نمی خواندند؟ اما شما چه کردید؟ چرا با یک فرمان غیرقانونی رهبر از لایحه قانون مطبوعات گذشتید؟ چرا آن زمان که خامنه ای دستور داد که فتیله ماجرای قتلهای زنجیره ای پایین کشیده شود اعتراض نکردید؟ چرا به شو های تلویزیونی که از محاکمه های دانشجویانی همچون منوچهر محمدی و ... پخش شد اعتراضی نکردید؟ آیا نمی دانستید در این مملکت چه می گذرد؟ آیا شما هم آن شوها را واقعی می پنداشتید؟ آیا باید فرزند مزروعی به زندان می افتاد تا گَند آن شکنجه ها و اقرار جنسی گرفتنها از پرده برون افتد؟ چرا تحصن شما درمجلس فقط در آن مرحله عملی شد که تایید صلاحیت دوستان خودتان با مشکل مواجه شد؟ آیا شما احمد باطبی ها را واقعا مجرم می دانستید؟! اگر نمی دانستید برای آنها چه کردید؟ و ... آیا نوشتن یک نامه کافی بود یا شما هیچ کار دیگری نمی توانستید انجام دهید؟
دوستان شما در رسیدن مردم به دموکراسی موفق نبودند و چه بسا بسیاری از آنها اصلا چنین چیزی در نظر نداشتند، اما در جلوگیری از استثمار اقتصادی مردم چه کردید؟ در زمان هاشمی باب استثمار مردم از طریق شرکتهای پیمانکاری، حتی در دستگاههای دولتی، باز شد. دوستان شما چه نقشی در جلوگیری از این استثمار داشتند؟ آیا غیر از این است که حتی در بسیاری از موارد به آن دامن زده شد؟ بنده کارگرانی را می شناسم که با حقوق کمتر از 50 هزارتومن و بدون بیمه و مزایای دیگر، حتی تا آخر دولت اصلاحات، از طریق همان شرکتهای پیمانکاری در موسسات دولتی کار می کردند! و البته آن استثمارهنوز هم ادامه دارد. شما از مردم انتظار ندارید که این مسائل را هم به پای عسگراولادی بنویسند؟!
حزب مشارکت علیرغم بارقه های امیدی که در آغاز در دل مردم ایجاد کرد خیلی زود به بیراهه رفت. سران حزب شما در بسیاری از شهرستانها افراد فرصت طلب و سودجویی هستند و مردم به این خصلت آنها پی برده اند. حتی روسای دفاتر تبلیغاتی معین در برخی از استانها چهره های دورو و حتی در برخی موارد بین مردم منفور بودند. بنده قبل از انتخابات چندین بار به معین ایمیل فرستادم که مثلا در فلان استان رییس ستاد انتخاباتی شما شخصیت مناسبی نیست و حداقل در این مورد شخصا تحقیق کنید. نتیجه کار همان شد که دیدیم. جناب دکتر دهمرده رییس ستاد تبلیغاتی معین در استان سیستان و بلوچستان، تا یک قدمی وزارت در دولت احمدی نژاد رفت و پس از آن به استانداری هم رسید! شما تعجب نمی کنید؟!
اما کسی برای خاتمی هورا نکشیده و امروز شما را مورد دشنام قرار دهد. انتقاد از اصلاح طلبان در همان زمانی شروع شد که شما در قدرت بودید. اینکه امروز چشم بعضی به سنای آمریکاست از آن جهت است که راهی دیگر پیش روی خود نمی بینند. هر راهی که آزموده شده نتیجه بخش نبوده است.
کامنتها
در نوشته دومتان گفته اید که بسیاری از کامنت دهندگان در واقع یکی هستند! با فرض صحت حدس شما، چه چیزی ثابت می شود؟! اصلا شما فرض کنید که همه کامنتها کار یک نفر است! در اینصورت حقانیت شما و قباحت کار افشاری و عطری ثابت می شود؟! بله، بسیاری از کسانی که کامنت می گذارند با اسم مستعار مینویسند، بسیاری از مردم ایران جرات ندارند نظر واقعی خود را راجع به مسائل جامعه خود آشکارا بیان کنند. این کشف بزرگی نیست که شما انجام داده اید!
از خانم حقیقت جو تمجید کرده اید که سخنرانی نکرده اند! پس حضور وی در سنای آمریکا چه توجیهی داشت؟ آیا حضوری علمی و تحقیقاتی و ... بود؟! صرفا سخنرانی افشاری و عطری اسباب اشمئزاز شما شده است؟
در نهایت اینکه بنده قصد ندارم هیچگونه پیشداوری در مورد این جبهه گیری شما بکنم. اما از شما می خواهم که انگیزه های خود را در این ابراز اشمئزاز در درون خود بررسی کنید. آیا اگر افشاری و عطری در جریان انتخابات از معین حمایت کرده بودند باز هم اسباب اشمئزاز می شدند؟!