آقای خامنه ای! بنده بر خلاف
بسیاری دیگر تو را دیکتاتور نمی دانم. تو فقط یک آدم عقده ای هستی که می خواستی برای چند صباحی هم که شده آن لقب «ولایت مطلقه» را که یدک می کشیدی به منصه ظهور برسانی. قبل از این انتخابات با خود فکر کردی که فرصت مناسبیست که همه بزرگانی را که حداقلی از استقلال رای و شخصیت دارند حذف کنی و بدین ترتیب به آن
ولایت مطلقه اندکی نزدیک تر شوی
اما چند اشتباه اساسی کردی!
۱- به حرف امثال حسینیان و شریعتمداری و ... اعتماد زیادی کردی که پنداشتی مردم ایران را با یک تشر می توانی به خانه بفرستی و مرعوب کنی. این مردم نجیب و سر به زیرند اما بی غیرت نیستند.
۲- افراد خبرگان را که طبق قانون حق دارند تو را بازخواست کنند، کم و بیش می شناختی و می دانستی که اکثریت آنها غلام حلقه به گوشت هستند و هرگز در مقابلت قد علم نخواهند کرد. اما ندانستی که اگر
حتی یکی از آنها تو را به چالش بکشد و تو جوابی نداشته باشی موقعیتت از قبل هم متزلزل تر خواهد شد.
۳- بسیاری از این بادمجان دور قاب چین ها را پیرو مطلق ولایتت می دانستی. اما فکر نکردی که قریب اتفاقشان تنها به فکر منافع خویشند و اگر موقعیت تو را در خطر ببینند علنا از تو جدا می شوند و
این جدا شدن ها ریزش تصاعدی در نیروهای طرفدارت ایجاد خواهد کرد و آن ریزش دیریست شروع شده است. تا همین الان حتی کسانی مثل لاریجانی یکی به نعل می کوبند و یکی به میخ (
۱ و
۲) تا فرصت آن را داشته باشند که در موقعیت مقتضی خود را در صف مخالفانت جا بزنند.
۴- خوانده بودی که
مُلک با کفر باقی می ماند اما با ظلم باقی نمی ماند اما آن را شعاری بیش نمی دانستی. اما بدان و آگاه باش
مردمی که برایشان ثابت شده است که مامورانت در زندان ها با اسیران چه می کنند، دیگر ساکت نخواهند نشست.
۵- با پول این مردم تجهیزات نظامی و ضد شورش فراهم کردی و مزدوران زیادی را در قالب سپاه و ارتش و بسیج و لباس شخصی و ... فراهم نمودی و روی آنها حساب می کردی که در چنین روزی به جان هموطنان خویش بیفتند و خونشان بریزند اما نمی دانستی که همه آنها را نمی توانی در طولانی مدت در مقابل مردم (همسایگان، خویشان، ... و حتی فرزندانشان) قرار دهی. خبر موثق دارم که بسیاری از همین نیروهای بسیج که بدون هیچ کاری به عنوان کار پاره وقت در بسیج حقوق ثابت می گرفتند حاضر نشدند حتی با دستمزدهای بالا در مقابل مردم بایستند.
۶-
مفسدینی نامدار همچون محمد یزدی را در آستین داشتی که در فرصت مقتضی به تخریب مخالفینت بپردازند اما نمی دانستی که از عوعوی اینها کسی تخریب نمی شود که هیچ، عزیز هم می شود!
۷- از جیب این مردم، به گمان خودت، حامیانی بین المللی همچون روسیه و چین و گروه هایی تروریستی در دیگر نقاط جهان جذب کرده بودی که در چنین مواقعی پشتیبانت باشند اما حتی شک هم نکرده بودی که
چنین حامیانی مگسانند گرد شیرینی! ندانستی که هرچه حامی بین المللی داشته باشی به محمدرضاشاه نمی رسی که پس از قهر مردم به آن فضاحتی دچار شد که نزدیکترین هم پیمانانش وی را نپذیرفتند!
۸- وقایعی همچون ۱۸ تیر ۷۸ را با مکر و حیله پشت سر گذاشته بودی و به خویش غره شده بودی. ندانستی که آن وقایع زخم های پنهان بر تن این ملت اند که در فرصت مناسب سرباز می کنند. تو آنها را کارنامه موفقی می پنداشتی اما اگر ذره ای خرد داشتی می فهمیدی که در واقع کارنامه ای سیاه برای تو محسوب می شوند.
و...
خلاصه کلام اینکه: جناب خامنه ای! این بار جای سفتی شاشیدی!